چتمهاوس: ایران میتواند نقشه ترامپ برای غزه و منطقه را نابود کند
در حالی ضعیفنمایی ایران، در دستورکار دائمی محافل سیاسی و رسانهای غرب قرار دارد، یک اندیشکده انگلیسی تاکید کرد ایران توانایی آن را دارد که نقشه آمریکا برای غزه را نابود کند.
مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای «چتمهاوس» در تحلیلی جانبدارانه نسبت به رژیم صهیونیستی و آمریکا، دستاورد ترامپ در برقراری آتشبس غزه را تحسین کرد اما نوشت: ایران در غیاب یک ابتکار دیپلماتیک از سوی آمریکا، طرح ترامپ برای غزه را از بین خواهد برد. طرح ۲۰ مادهای ترامپ کارآمد است؛ با این حال، این تازه آغاز راه است. مسائل مهمی همچنان حلنشده باقی ماندهاند؛ از جمله حکومت در غزه، موضوع خلع سلاح حماس، و نهایتاً مسیر دستیابی به کشور فلسطینی. این موارد تعیین خواهند کرد که آیا این توافق در درازمدت پایدار خواهد ماند یا نه.
برای دستیابی به موفقیتی پایدارتر، دولت ترامپ باید دامنه فعالیت دیپلماتیک خود را گسترش دهد. دولت ترامپ نمیتواند تلاشهای خود را فقط به مسیر اسرائیل و فلسطینیها محدود کند. بنبست با ایران که از زمان جنگ ۱۲روزه ژوئن راکد مانده، اکنون بر هر تلاشی برای دستیابی به صلحی فراگیر در منطقه سایه انداخته است.
چتمهاوس در ادامه مدعی شد: تصمیم فرانسه، آلمان و بریتانیا برای بازگرداندن فوری تحریمهای شورای امنیت در پایان سپتامبر، انزوای ایران را عمیقتر کرده است. اگر واشنگتن همچنان این مسئله را نادیده بگیرد، احتمال تحکیم صلحی پایدار کاهش خواهد یافت. ایران دعوت برای شرکت در نشست شرمالشیخ را رد کرد. پیام روشن است: بلندپروازیهای هستهای ایران و بنبست آن با ایالاتمتحده، همچنان سایهای بر ثبات گستردهتر در منطقه است.
ایران، خود را در تنگنا میبیند. اقتصاد ایران، از پیش از این جنگ، زیر فشار شدید فشار حداکثری آمریکا قرار داشت. نیروهای نیابتی ایران ضربه خوردهاند. دگرگونیهای منطقه باید فرصتی برای ایالاتمتحده فراهم آورد. با این حال، دولت ترامپ رویکرد خود را به همان اقدام نظامی ژوئن و ادامه فشار حداکثری محدود کرده و هنوز هیچ مسیر دیپلماتیکی برای پرداختن به جایگاه ایران در نظم منطقه ارائه نکرده و این نگرانکننده است. تاریخ نشان داده است که بدون ابتکار دیپلماتیک روشن، ایران غالباً به نقش آزموده شده و ثابتشده خود بهعنوان ویرانگر نظم بازمیگردد.
در آمریکا بحث درباره سیاست ایران دچار دودستگی و سیاسیکاری شده است. دولت ترامپ همچنان بر سر اینکه در پی چه نتیجهای است، دچار شکاف است: تغییر رژیم، مهار هستهای، یا ادغام دوباره ایران در نظم منطقهای. هر یک از این گزینهها ابزارهای بسیار متفاوتی میطلبد و در نبود اجماع، واشنگتن خطر ارسال پیامهای متناقضی را دارد که باعث تداوم این بحران میشود. واشنگتن باید بازدارندگی نظامی را با چارچوب دیپلماتیک معتبری همراه کند که برای برنامه هستهای ایران محدودیتهایی تعیین کند و در صورت پایبندی تهران، امکان کاهش فشارهای اقتصادی را فراهم آورد. آمریکا باید هماهنگی نزدیکتری با اتحادیه اروپا و بریتانیا داشته باشد، که توانایی ترکیب فشار تحریمها با مشوقهای همکاری را دارند. مهار ایران بدون مسیر دیپلماتیک، راهحلی موقت است نه راهبردی پایدار.
باید بازیگران منطقهای جدیدی وارد این چارچوب شوند. مشارکت عربستان حیاتی است تا نقش میانجی ایفا کند، روابط اقتصادی برقرار سازد و مسیر عادیسازی روابط با تهران را ادامه دهد. لزوم جلوگیری از جنگ دیگر میان ایران و اسرائیل باید هدفی محوری باشد. درگیری تازه، بیثباتی منطقه را دوباره شعلهور و پیشرفت در غزه را نابود خواهد کرد. اینکه ایران در وضعیت انزوا و تقابل باقی بماند؛ در نهایت موفقیت ترامپ را تضعیف خواهد کرد. این وضعیت میتواند به این منجر شود که محور مقاومتِ تضعیف شده، تدریجاً دوباره احیا شود و برنامه هستهای ایران، از نو آغاز شود.
اندیشکده چتمهاوس در پایان نوشت: طرح ترامپ درباره غزه موفقیتآمیز است اما تا زمانی که چالش ایران مورد توجه قرار نگیرد، هر طرح صلحی شکننده خواهد بود. ترامپ باید اراده خود را برای شکل دادن به چارچوبی به کار گیرد که ایران را در نظم باثباتتر منطقهای ادغام کند، یا دستکم مانع از آن شود که مرحله بعدی دیپلماسی خاورمیانه را به بنبست بکشاند.